پایگاه مقاومت بسیج دانشجویی شهید قناعت

دانشکده فنی علامه حسن زاده آملی-پسران آمل.

پایگاه مقاومت بسیج دانشجویی شهید قناعت

دانشکده فنی علامه حسن زاده آملی-پسران آمل.

پایگاه مقاومت بسیج دانشجویی شهید قناعت

حضرت آیت الله خامنه ای کار علمی در دانشگاهها، سازندگی در عرصه های مختلف کشور، تلاش برای گسترش دین و اخلاق و معنویت، را از جمله راههای مقابله صحیح با دشمنان خواندند و افزودند: علاج همه مشکلات کشور همت عمومی برای استحکام داخلی نظام است که این مهم با حفظ وحدت، پایبندی به وظایف قانونی بخشهای مختلف، حفظ آرامش در محیطهای مختلف به ویژه محیطهای دانشگاهی و کار و تلاش مخلصانه تحقق می یابد.
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان تضعیف بسیج را از جمله اهداف حملات تبلیغاتی دشمنان برشمردند و خاطرنشان کردند: آمادگی جوانان بسیجی برای کار و تلاش مخلصانه در هر میدانی، معادلات و محاسبات آنان را برهم می زند.

آخرین نظرات

۱۹ مطلب با موضوع «رهبری» ثبت شده است

۰۵
آذر
۱۳۹۴/۰۹/۰۴

دیدار فرماندهان گردان‌های بسیج با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار دو هزار و پانصد نفر از فرماندهان بسیج، این نهاد را «نماینده‌ی پُربرکت و بالنده‌ی مجموعه‌ی ملّت» خواندند و ضمن تبیین روش‌های دشمنی استکبار با ملّت ایران تأکید کردند: ملّت ایران در نزاع و جنگ واقعی «جبهه‌ی استکبار» با «جبهه‌ی هویت‌خواه و استقلال‌طلب»، به وظایفش در دفاع از مظلومان به‌ویژه ملّت شجاع فلسطین و انتفاضه‌ی کرانه‌ی باختری عمل خواهد کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تبریک ۵ آذر سالروز فرمان تشکیل بسیج، آن را هنر امام رحمةالله‌علیه و پدیده‌ای ابتکاری و مبارک خواندند و گفتند: تشکیل گروه‌های مقاومت در برخی کشورها و در دوران مبارزه با اختناق، سابقه داشته است اما اینکه گروه‌های مقاومت بعد از مرحله‌ی پیروزی باقی بمانند، بالنده‌تر شوند و از لحاظ کمیّت و کیفیّت توسعه یابند فقط مخصوص بسیج است.
رهبر انقلاب اسلامی در تعریف دقیق بسیج گفتند: بسیج برخاسته از متن مردم و نماینده‌ی مجموعه‌ی ملّت است و بسیجیان آحاد مردمی هستند که با هدف والای الهی و با روحیه‌ی خستگی‌ناپذیر، در هر میدانی که لازم باشد، حضور پیدا می‌کنند و استعداد خود را بروز می‌دهند و از خطرات این راه نیز نمی‌هراسند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بروز و توسعه‌ی استعدادهای مردمی در قالب بسیج را یکی از حقایق شگفت‌آور بسیج خواندند و خاطرنشان کردند: علاوه بر سرداران نام‌آور و بزرگ دفاع مقدس، افراد برجسته‌ای نیز که در عرصه‌ی علم و فناوری همچون شهدای هسته‌ای، کارهای بزرگی انجام داده و می‌دهند، در واقع بسیجی بوده و هستند.
ایشان از جمله ویژگی‌های مهم بسیج را حضور در عرصه‌های مختلف نظامی، علمی، فناوری، هنری، فرهنگی و اقتصاد مقاومتی برشمردند و افزودند: به مسئولان دولت سفارش کرده‌ام که در اقتصاد مقاومتی از ظرفیت بسیج استفاده شود اما فرماندهان بسیج باید بسیار مراقب باشند زیرا مسائل مالی و اقتصادی از مواردِ بسیار لغزنده و از دام‌های دشمن است.
رهبر انقلاب اسلامی هدف بسیج از حضور در عرصه‌های مختلف را دفاع از آرمان‌ها، ارزش‌ها و هویت انقلابی و ملّی در مقابل دشمن «غدار، زرنگ، متقلّب و شیطان‌صفت» خواندند و گفتند: دولت آمریکا امروز مظهر دشمنی استکبار با ملت ایران است.
ایشان با تأکید بر اینکه اکنون درگیری اصلی در عرصه‌ی جهانی میان جبهه‌ی حرکت استکباری به سردمداری آمریکا و جبهه‌ی حرکت ارزشی و استقلال ملی و هویتی با محوریت جمهوری اسلامی ایران است، افزودند: استکبار علاوه بر سازمان‌ها و دستگاه‌های سیاسی، از قدرت مالی و پشتوانه‌ی کمپانی‌ها و شرکت‌های بزرگ صهیونیستی برخوردار است و در واقع جبهه‌ی استکبار با استفاده از مثلثِ زر و زور و تزویر در حال برنامه‌ریزی مستمر است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: تزویر در عملکرد دستگاه‌های سیاسی و دیپلماسی استکبار یعنی در همان حالی که به شما لبخند می‌زنند و شما را در آغوش می‌گیرند، خنجر خود را در قلبتان فرو می‌کنند.
ایشان با اشاره به ضرورت هوشیاری دائم در مقابل شیوه‌های مختلف «دشمنی سخت و نرم استکبار» خاطرنشان کردند: از جمله موضوعات بسیار مهم در دشمنی نرم، استفاده از پروژه‌ی «نفوذ» است.
رهبر انقلاب افزودند: برخی به طرح موضوع نفوذ واکنش نشان دادند و گفتند که از این موضوع، استفاده‌ی جناحی می‌شود، البته اگر کسانی از آن استفاده‌ی جناحی می‌کنند، کار اشتباهی است اما این حرف‌ها نباید موجب غفلت از اصل موضوع «نفوذ» و فراموشی آن شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: مهم این است که بدانیم و باور کنیم که دشمن در حال طراحی و برنامه‌ریزی در این زمینه است.
رهبر انقلاب «نفوذ موردی» و «نفوذ شبکه‌ای و جریانی» را دو روش عمده‌ی طراحان و برنامه‌ریزان این پدیده برشمردند.
ایشان در تبیین نفوذ موردی که نمونه‌های زیادی در گذشته و حال دارد خاطرنشان کردند: در این شیوه که در دستگاه‌های سیاسی، حکومتی و حتی دینی سابقه‌ای طولانی دارد، عناصر نفوذی با زدن ماسکِ رفتاری یا گفتاری و در چهره‌ی دوست، در خانه‌ی افراد مورد نظر یا دستگاه و تشکیلات فرد مسئول ورود می‌کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «جمع‌آوری اطلاعات» و «جاسوسی» را از جمله اهداف نفوذ موردی خواندند اما تأکید کردند: هدف مهم‌تری که در نفوذ موردی تعقیب می‌شود «تصمیم‌سازی» است.
ایشان افزودند: در روش تصمیم‌سازی، فرد نفوذی تلاش می‌کند نگاه مسئول یا شخص مؤثر در حرکت‌های جامعه و کشور را در قبال مسائل مختلف تغییر دهد تا او همان تصمیمی را بگیرد و حرکتی را انجام دهد که آنها می‌خواهند.
رهبر انقلاب «نفوذ جریانی و شبکه‌ای» را خطرناک‌تر از روش‌های دیگر خواندند و افزودند: در این روش، دشمن عمدتاً با دو وسیله‌ی «پول و جاذبه‌های جنسی» در درون ملّت و در داخل کشور شبکه‌سازی می‌کند تا آرمان‌ها، باورها، و در نتیجه سبک زندگی را تغییر دهد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: در نفوذ بسیار خطرناک جریانی، مجموعه‌ای از افراد با هدفی دروغین، با روش‌های متفاوت با هم مرتبط می‌شوند تا نگاه آنها به مسائل مختلف به‌تدریج تغییر کند و شبیه نگاه دشمن شود.
رهبر انقلاب این تغییر نگاه را زمینه‌ساز تغییر آرمان‌ها، باورها و ارزش‌ها دانستند و گفتند: به این ترتیب بیگانگان، بدون شناخته شدن و به خطر افتادن، اهداف خود را محقق می‌کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مسئولان، مدیران، نخبگان و افراد مؤثر در تصمیمات کلان را هدف‌های مشخص پروژه‌ی نفوذ خواندند و بار دیگر تأکید کردند: نباید با استناد به سوءاستفاده‌ی احتمالی و جناحی برخی اشخاص، اصل قضیه‌ی نفوذ و اهمّیّت این مسئله را کمرنگ جلوه داد.
ایشان «مسائل حاشیه‌ای» را مکمل جریان نفوذ خواندند و افزودند: در این قضیه، کسانی که بر ارزش‌ها و اصالت‌ها پای می‌فشرند به افراطی‌گری و تندروی متهم می‌شوند تا در سایه‌ی سکوت آنها و تضعیف تدریجی ارزش‌ها و آرمان‌ها، زمینه‌ی تحقق اهداف پروژه‌ی نفوذ فراهم شود.
رهبر انقلاب در همین زمینه با انتقاد شدید از کسانی و جریان‌هایی که با اتهام افراطی‌گری، بسیج را تخطئه می‌کنند افزودند: نمی‌گوییم این افراد و جریان‌ها، این کار را آگاهانه انجام می‌دهند اما با این اتهامات، دانسته یا ندانسته، خاکریز مستحکمِ بسیج را تضعیف و پروژه‌ی خطرناک نفوذ دشمن را تکمیل می‌کنند.
ایشان با توصیه و نصیحت به کسانی که از جایگاه‌ها و تریبون‌های مختلف، حامیان اصالت‌ها و بنیان‌های انقلاب را تضعیف و تخطئه می‌کنند افزودند: نباید هر کسی از ارزش‌ها و محکمات انقلاب و امامرحمةالله‌علیه گفت با اتهام جناحی‌گری و افراطی‌گری روبه‌رو شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به رشد و بالندگی و «تأثیرگذاری و برکات مستمر بسیج» خاطرنشان کردند: آینده‌ی بسیج درخشان است اما باید مراقب آفاتی بود که به‌ویژه از درون، درخت تنومند بسیج را تهدید می‌کند.
رهبر انقلاب «غرور»، «غفلت ناشی از غرور» و «ورود به مسابقه‌ی زرق‌وبرق دنیوی» را از جمله آفات درونی دانستند که بسیج و بسیجیان باید کاملاً مراقب آنها باشند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین اولویت‌های بسیج، تقوا و بصیرت را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: باید صحنه‌ی داخلی کشور، رد پای دشمنان و نقاط استحکام درونی را خوب درک کنیم و جایگاه رفیع و پُرعزت ملّت ایران را در منطقه و جهان بشناسیم.
ایشان با انتقاد از کسانی که با احساس حقارت در مقابل غرب، توانایی‌ها و ظرفیّت‌های عظیم ملّت ایران را انکار می‌کنند افزودند: البته در داخل، ضعف‌هایی وجود دارد اما نباید با شیفتگی در مقابل بیگانگان و تحقیر ملّت، جایگاه مهم ایران در منطقه و جهان و دستاوردها و توانایی‌های این مردم «بزرگ، عزیز و شرافتمند» را نادیده گرفت.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای آمادگی روزافزون را از دیگر اولویت‌های بسیج خواندند و تأکید کردند: نمی‌توانیم در نزاع «جبهه‌ی استکبار» با «جبهه‌ی ارزش‌ها و استقلال‌طلبی» بی‌تفاوت باشیم و بر همین اساس مواضع جمهوری اسلامی ایران در قضایای مختلف منطقه به‌ویژه موضوع فلسطین و مسائل بحرین، یمن و سوریه و عراق کاملاً روشن و منطقی است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه هدف اصلی جبهه‌ی استکبار به فراموشی سپرده شدن آرمان فلسطین است، گفتند: با وجود همه‌ی تلاش‌های جبهه‌ی استکبار و حتی همراهی دولت‌های عربی، انتفاضه‌ی مردم فلسطین در کرانه‌ی باختری آغاز شده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به عملکرد ظالمانه‌ی رسانه‌های استکباری درخصوص موضوع فلسطین خاطرنشان کردند: این رسانه‌ها، مردمی را که در اعتراض به اشغال سرزمین خود و نابودی خانه‌هایشان، سنگ پرتاب می‌کنند، تروریست می‌نامند! و در حمایت از گروهی که زندگی و آبروی فلسطینی‌ها را نابود کرده است می‌گویند «از خود دفاع می‌کند».
ایشان افزودند: آیا چنین برخورد و نگاهی به موضوع فلسطین، خطا و ظلم کوچکی است که بتوان از کنار آن به‌راحتی گذشت و بی‌تفاوت بود.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: ما از حرکت مردم فلسطین با همه‌ی وجود و هرگونه و تا هر زمان که بتوانیم دفاع خواهیم کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به موضوع بحرین نیز اشاره کردند و گفتند: گناه مردم بحرین چیست؟ آیا آنها خواهان چیزی جز حق رأی برای هر یک از مردم هستند؟ آیا این، دموکراسی نیست!؟ مگر غربی‌ها مدعی حمایت از دموکراسی نیستند؟
ایشان با اشاره به فشار و اهانت به مردم بحرین و تحقیر آنها از جانب یک اقلیت ظالمِ صاحب قدرت افزودند: کار این اقلیت ظالم به جایی رسیده است که به مقدسات و عزاداری محرم مردم بحرین توهین می‌کند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین به ماه‌ها حملات بی‌وقفه به مردم مظلوم یمن اشاره کردند و گفتند: در چنین شرایطی دستگاه‌های مدعی دموکراسی و حقوق بشر، از کسانی که مردم یمن را آماج حملات قرار داده‌اند حمایت می‌کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مورد مسائل سوریه و عراق نیز خاطرنشان کردند: جبهه‌ی استکبار در این دو کشور از خبیث‌ترین و شقی‌ترین تروریست‌ها حمایت می‌کنند و در سوریه اصرار دارند که نحوه‌ی تشکیل حکومت از طرف آنها مشخص شود.
ایشان گفتند: شما چکاره هستید و چه حقی دارید که از آن طرف دنیا، برای مردم سوریه تعیین تکلیف می‌کنید. هر ملتی باید حکومت خود را، خودش تعیین کند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: بسیج می‌تواند تبیین کند که مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال فلسطین، سوریه، عراق، یمن و بحرین، منطقی‌ترین مواضعی است که یک انسان منصف و عاقل می‌تواند اتخاذ کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان، بسیج را یک ذخیره و گنج بی‌پایان خواندند و تأکید کردند: به توفیق الهی، ملت ایران این گنج با ارزش را حفظ و بیشتر استخراج خواهد کرد و به کمک این همت‌ها و اراده‌ها و بصیرت‌ها، به اوج تعالی و ترقی مورد نظر خود خواهد رسید و کاری هم از دست دشمنان برنخواهد آمد.
پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب، سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیج را مولود معنوی بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی خواند و گفت: بسیج در حال مهیاسازی خود برای به‌عهده گرفتن نقش‌های جهانی در مسیر نیل به آرمان‌های انقلاب اسلامی و تغییر موازنه به سود مستضعفان و مسلمانان است.
۰۳
آذر

 بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار آقای پوتین رئیس جمهوری روسیه

۹۴/۹/۲


👈حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی 

بعدازظهر  دوشنبه در دیدار آقای ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه با استقبال از گسترش بیشتر همکاریهای «دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی» از حضور تأثیرگذار مسکو در مسائل منطقه‌ای به‌ویژه سوریه تمجید کردند و افزودند: نقشه بلندمدت امریکا برای منطقه به زیان همه ملتها و کشورها به‌ویژه ایران و روسیه است و باید با هوشمندی و تعامل نزدیکتر، آن را خنثی کرد.


🔹رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که حدود دو ساعت طول کشید، آقای پوتین را شخصیت برجسته‌ای در دنیای امروز خواندند و با تشکر از تلاشهای این کشور در موضوع  هسته ای افزودند: این مسئله به یک سرانجامی رسیده است اما ما هیچ اعتمادی به امریکایی‌ها نداریم و با چشمان باز، رفتار و عملکرد دولت آمریکا را در این قضیه تحت نظر داریم.


🔸ایشان با اشاره به جدیت آقای پوتین و مسئولان جمهوری اسلامی ایران برای گسترش روابط دوجانبه خاطرنشان کردند: سطح همکاریها از جمله در مسائل اقتصادی می‌تواند بسیار بیشتر از سطح فعلی توسعه یابد.


🔹حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به همکاری مناسب تهران- مسکو در عرصه‌های سیاسی- امنیتی، مواضع رئیس‌جمهور روسیه به‌ویژه در یکسال و نیم اخیر را در مسائل مختلف، خیلی خوب و مبتکرانه خواندند و افزودند: امریکایی‌ها همیشه تلاش می‌کنند رقبای خود را در موضع انفعال قرار دهند اما شما این سیاست را خنثی کردید.


🔸ایشان، تصمیمات و اقدامات مسکو در موضوع سوریه را موجب افزایش اعتبار منطقه‌ای و جهانی روسیه و شخص آقای پوتین برشمردند و افزودند: امریکایی‌ها در نقشه‌ای بلندمدت، درصددند با تسلط بر سوریه و سپس گسترش کنترل خود بر منطقه، خلأ تاریخی تسلط نداشتن بر غرب آسیا را جبران کنند که این نقشه تهدیدی برای همه ملتها و کشورها به‌ویژه روسیه و ایران است.


🔹رهبر انقلاب تأکید کردند: امریکایی‌ها و دنباله‌های آنها در مسئله سوریه درصددند اهداف تحقق نیافته خود از راه نظامی را در عرصه سیاسی و پای میز  مذاکره محقق کنند که باید با هوشمندی و از موضع فعال، جلوی این کار را گرفت.


🔸حضرت آیت الله خامنه‌ای اصرار امریکایی‌ها بر رفتن  بشار اسد یعنی رئیس‌جمهور قانونی و منتخب مردم سوریه را از جمله نقاط ضعف سیاستهای اعلامی واشنگتن دانستند و افزودند: رئیس‌جمهور سوریه در انتخاباتی سراسری رأی اکثر مردم سوریه را با دیدگاههای «سیاسی، مذهبی و قومی مختلف» به‌دست آورده و امریکا حق ندارد این رأی و انتخاب مردم سوریه را نادیده بگیرد.


🔹رهبر انقلاب تأکید کردند: درباره سوریه هر راه حلی باید با اطلاع و موافقت مردم و مسئولان این کشور دنبال شود.


🔸ایشان کمکهای باواسطه و بی‌واسطه امریکایی‌ها به گروههای تروریستی از جمله داعش را از دیگر نقاط ضعف آشکار سیاستهای امریکا خواندند و افزودند: همکاری با کشورهایی که به‌خاطر حمایت از تروریستها اعتباری در افکار عمومی منطقه و جهان ندارند نشان می‌دهد امریکایی‌ها از دیپلماسی شرافتمندانه برخوردار نیستند.


🔹حضرت آیت الله خامنه‌ای تأکید کردند: به همین علت ما به‌جز مسئله هسته ای (که البته آن هم دلایل خاص خود را دارد) نه درباره سوریه و نه در هیچ موضوع دیگری مذاکره دوجانبه با امریکایی‌ها نداریم و نخواهیم داشت.


🔸رهبر انقلاب اسلامی، حل صحیح موضوع سوریه را بسیار مهم و در آینده منطقه تأثیرگذار برشمردند و خاطرنشان کردند: اگر تروریستهایی که این جنایات را در سوریه مرتکب می‌شوند سرکوب نشوند، دامنه فعالیتهای مخرّب آنها به آسیای میانه و مناطق دیگر گسترش خواهد یافت.



✔️✔️✔️  لبیک یا امام خامنه ای (مدظله العالی)  

۱۵
ارديبهشت

IMG-20150222-WA0070

فتنه ای در راه است اماممان را تنها نگذاریم...

این روز ها حضرت آقا مشغول کارزاری سخت با دو حریف است: داخلی و خارجی.
حریف ناشی و نمک نشناس داخلی که همه چیز را برای قمار هسته ای با قماربازی قهار و شیطان صفت به میان آورده و چرخ زندگی مردم را به چرخ مذاکرات گره زده و از این روست که دست گدایی به دشمن دیروز و رفیق گرمابه و گلستان امروز دراز کرده تا اگر کرم کند لقمه ای دهد و اگر نکند وعده ای. از این روست که حریف داخلی آب رو و نان سفره و راز بقای خود را همراهی با دشمن ملت می داند و به هر قیمتی و با هر توافقی شده می خواهد به نتیجه ای برسد و افت دلاری و دیناری را دیروز "سیف الاسلام" با یک سخن مانع سقوطش شده بود، دست آورد خویش معرفی کند. با این اوصاف اگر حضرت آقا رخش را به رخ حریف نمک نشناس داخلی نکشد، همه ی مهره های ملت می سوزد و ارتجاع ایران و استثمار و استهزاء آن رقم می خورد و اما اگر مقابله کند نمک نشناسان از خدا بی خبر نعره خواهند زد که "نگذاشتند به توافق برسیم و ایران ویران را گلستان کنیم"!
چه کنیم که این روزها معاویه های بزغاله دزد، خشم کودکان کوفه را متوجه علی کرده اند.
و اما آنچه حریف خارجی پیش پای نظام پهن کرده سرمایه گذاری بر حماقت سواره نظام و جهالت پیاده نظام است. دغدغه ی حضرت آقا از یک سو متوقف کردن دشمن خارجی در یکه تازی است و از سوی دیگر کمانه نکردن مکر دشمن به پیاده نظام و رو در روی هم قرار نگرفتن ملت و تکرار نشدن فتنه ی سبز در قامت بنفش. یادمان باشد "انتخابات" تنها یکی از بسترهای شناخته شده ی براندازی است و هرچه دسته ای از مردم را به خشم و هیجان آورد می تواند اسباب زد و خورد و فرسایش و فروپاشی شود.
فتنه ی بزرگتری که آمدنش را شنیده بودیم در راه است
بسیجیان امام خامنه ای به هوش باشید آقا تنهاست

۲۱
فروردين

آیت‌الله سیداحمد خاتمی خطیب موقت نمازجمعه تهران در سخنانی در خطبه دوم نمازجمعه پایتخت اظهار داشت: تیم مذاکره‌کننده فقط در عرصه هسته‌ای حق مذاکره دارد، ذره‌ای نباید از توسعه نظامی کشور کاسته شود،‌ توسعه نظامی بازوی اقتدار کشور است.

 

وی افزود:‌ سلاح‌های نظامی بازدارنده ما محکم به راه خودش ادامه می‌دهد و فقط بمب اتم نمی‌سازیم، در تنظیم قرارداد نهایی بین ایران و 1+5، مسئولان تیم مذاکره‌کننده مواظب واژه‌ها باشند و بدانند واژه‌های کش‌دار یا تأویل‌دار دام دشمنان است، قرارداد نهایی باید کاملا شفاف و بدون واژه‌های تأویل‌دار تبیین شود.

 

آیت‌الله خاتمی در ابتدای سخنان خود با اشاره به نامگذاری امسال به نام سال «همدلی، همزبانی دولت و ملت» توسط رهبر معظم انقلاب، اظهار داشت:‌ با شرح و توضیحی که رهبر معظم انقلاب در آستان حضرت ثامن‌الحجج (ع) درباره این نامگذاری دادند باید بگویم که رهنمودهای اول سال رهبری راهبردی است که نباید دست‌کم گرفته شود؛ نامگذاری امسال حاصل یک کار کارشناسی عمیق است.

 

وی با اشاره به بیانیه لوزان و مذاکرات هسته‌ای،‌ افزود: در رابطه با مسئله هسته‌ای رهنمودهای بسیار روشنگرایانه مقام معظم رهبری روز گذشته همه ما استماع کردیم؛ موضع نظام به صورت شفاف توسط مقام معظم رهبری بیان شد و خدا را شاکریم که زمام امر این امت را در دست فقیهی اینچنین قرار داده است؛ به لطف خدا کشور با دین و حکمت به زیبایی اداره می‌شود.

 

خطیب موقت نمازجمعه تهران در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: رهبر انقلاب در رابطه با بیانیه لوزان فرمودند که نه موضع موافق دارم و نه مخالف؛ هنوز اتفاقی نیفتاده است و خود مسئولان نیز گفتند که بیانیه لوزان تنها یک چک‌نویس است؛ بر این اساس چیزی که نه به بار است و نه به دار،‌ تبریک و تهنیت ندارد، برخی از ذوق‌زدگی‌ها چه بسا به زیان خود مذاکره‌کنندگان هم باشد و سبب سوءاستفاده دشمن خواهد شد.

 

وی ادامه داد: برای چندمین بار رهبر انقلاب در سخنان روز گذشته خود تیم مذاکره‌کننده را تأیید کردند و فرمودند که اعتماد دارند و اعضای تیم مذاکره‌کننده افراد صادقی هستند؛ ما هم چنین اعتقادی داریم تحلیلگران ما به گفتار خودمانی‌ها اعتماد کنند، اینکه حرف‌های خودمانی‌ها را نقد کنند فرزندان این ملت را نپذیرند و بیایند بگویند فلان فرد آمریکایی چنین گفته و سخنان او را محور قرار دهند به نظر می‌رسد اقدام نادرستی باشد.

 

خطیب موقت نمازجمعه تهران بر همین اساس یادآور شد: مقام معظم رهبری هدایت کلی مسائل هسته‌ای را زیر نظر دارند یعنی خطوط کلان و خطوط قرمز را رهبر انقلاب مشخص می‌کنند و در جریان ریزه‌کاری‌ها موضوع را به خود مسئولان واگذار کردند بنابراین این سخن که کسی بگوید رهبر معظم انقلاب در ریز جریان مذاکرات هستند سخنی نادرست و سخنی خلاف واقع است، ایشان تنها کلیات را تعیین کردند و به مسئولان فرمودند که این کلیات را دنبال کنند.

 

وی در ادامه با اشاره به بیانیه لوزان،‌ گفت:‌ بیانیه لوزان چه بسا دست‌مایه اصلی قراردادی باشد که گفته می‌شود در تیرماه منعقد خواهد شد،‌ درباره بیانیه به این مهمی که سرنوشت‌ساز است باید اجازه اظهارنظر داد، باید مخالفان و موافقان صحبت کنند، دو طرف باید منصفانه و منطقی صحبت کنند، منتقدان واقعیات را ببینند و کاملا مقید باشند که حتی یک کلمه خلاف واقع نگویند، مسئولان محترم نیز منطقی به انتقادات پاسخ دهند و استدلال بیاورند، اینکه تحقیر کنند یا بدتر در برخی بیانات فحش هم ضمیمه آن شود، مثلا بگویند مخالفان همسو با دشمنان اسلام و صهیونیست‌ها هستند،‌ این اقدامی خلاف حکمت و تدبیر است، بهتر است میدان نقد و انتقاد را باز بگذارید و در این فضای باز چه بسا مطلبی روشن شود که در اصل قرارداد شما تأثیرگذار باشد.

 

آیت‌الله خاتمی تصریح کرد: اقدامی که سیمای جمهوری اسلامی هفته گذشته آغاز کرد،‌اقدامی بسیار خوب و شایسته تجلیل است، بیایند موافقان و مخالفان صحبت کنند اما نمی‌گویم هر طوری که رفتار شد درست است، عصبانیت‌ها در مسائل علمی ره به جایی نمی‌برد؛ هم از موافقان بیانیه و هم از مخالفان بیانیه انتظار می‌رود که طبقه‌بندی بودن مسائل را رعایت کنند، گاهی دیده می‌شود بعضا موافقان و مخالفان طبقه‌بندی مسائل را رعایت نمی‌کنند،‌مردم ما محرم هستند و ما هیچ بیگانگی با مردم نداریم، اگر حرفی را که به محرم می‌گوییم باید ببینیم که سخن ما به نامحرم می‌رسد، منافع ملی ما اقتضا می‌کند که هم مخالفان و هم موافقان مسئله طبقه‌بندی موضوعات را رعایت کنند.

 

وی افزود: رهبر انقلاب ضمن اینکه اعضای تیم مذاکره‌کننده را تأیید کردند، نکته‌ای را چندین بار با بیانات مختلف مطرح فرمودند و آن اینکه طرف مقابل طرف بسیار ناصالحی است، لجوج، بدعهد، اهل دبه درآوردن و اهل خنجر از پشت زدن است. هنوز جوهر بیانیه لوزان خشک نشده بود که اتحادیه اروپا تحریم‌های جدید وضع می‌کند یعنی آنان به کمترین قرارهای اخلاقی هم پایبند نیستند. رهبر انقلاب تأکید داشتند که مذاکره‌کنندگان به این نکته توجه کنند که 1+5 دشمن هستند و مطلقا قابل اعتماد نیست و مردم ما درست متوجه شدند که بعد از گذشت 36 سال مانند شکوه سال‌های اول محکم می‌گویند «مرگ بر آمریکا».

 

آیت‌الله خاتمی اضافه کرد: رهبر انقلاب یک خط را اضافه کرد و آن این است که توافقی مورد قبول ملت است که همه تحریم‌ها یکجا در روز توافق لغو شود، حرف‌هایی مانند اینکه 6 ماه دیگر یا یک سال دیگر بعد از راستی‌آزمایی سازمان انرژی اتمی تحریم‌ها را برمی‌داریم، همه این موارد دبه درآوردن است و به هیچ وجه مذاکره‌کنندگان ما زیر بار نخواهند رفت و این ملت بازی‌های آمریکا را شناخته است و تن به این موارد نخواهد داد.

 

وی ادامه داد:‌ اعضای تیم مذاکره‌کننده فقط در عرصه هسته‌ای حق مذاکره دارند و حق ندارند در رابطه با مسائل نظامی مذاکره کنند، ذره‌ای نباید توسعه نظامی کشور کاسته شود،‌توسعه نظامی بازوی اقتدار این ملت است و هیچ ربطی هم به آن فضول‌ها ندارد که ما چه سلاحی داریم چه سلاحی نداریم، سلاح‌های نظامی بازدارنده ما به حول و قوه الهی محکم به راه خودش ادامه می‌دهد و یک خط قرمز داریم و آن این است که بمب اتم نمی‌سازیم اما باقی این موارد حق ماست و همه‌اش را دنبال خواهیم کرد.

 

وی با بیان اینکه ماهیت انقلاب اسلامی ایران حمایت از مظلومان عالم است، تأکید کرد: اگر ما دست از حمایت از مظلومان عالم برداریم و کمک‌شان نکنیم، این انقلاب هویتش را از دست می‌دهد، نباید حاصل مذاکرات هسته‌ای این باشد که ما دست از حمایت از مظلومان عالم برداریم؛ در تنظیم قرارداد نهایی مسئولان هسته‌ای مواظب واژه‌ها باشند، مراقب باشند واژه‌های کش‌دار و تأویل‌دار در قرارداد نهایی نیاید،‌این دام دشمنان است؛ قرارداد نهایی باید کاملا شفاف و بدون تأویل تدوین شود.

 

خطیب نمازجمعه تهران در ادامه سخنانش تصریح کرد: نباید خروجی مسائل هسته‌ای اختلاف باشد،‌نباید خروجی مذاکرات هسته‌ای دو قطبی کردن کشور باشد،‌مسئله هسته‌ای مسئله یک قوه نیست بلکه مسئله فراقوه‌ای است، مسئله نظام است و این موضوع مطلقا مسئله فردی نیست و مسئله یک جریان یا جناح خاص نیست و نباید اینگونه موضوعات دستمایه اختلاف در کشور شود؛ نباید افرادی از اینگونه موضوعات استفاده جناحی کنند، استفاده حزبی کنند و از حالا بذر بپاشند برای انتخابات آخر سال، چه موافقان و چه مخالفان اگر این اقدام را انجام دهند سوءاستفاده از سرمایه ملی کشور محسوب می‌شود.

 

وی خاطرنشان کرد: مذاکرات هسته‌ای فقط در موضوع هسته‌ای است و در هیچ عرصه دیگری مذاکره انجام نمی‌شود و ما رابطه با آمریکا اصلا مطرح نیست و هنوز آمریکا شیطان بزرگ است، باید ببینیم آمریکا در این مذاکرات چگونه امتحان خود را پس می‌دهد. بعدا تصمیم می‌گیریم اما تاکنون آمریکا نمره بدی گرفته است، آمریکایی‌ها تاکنون نشان دادند که اصلا قابل اعتماد نیستند.

 

خطیب موقت نمازجمعه تهران با اشاره به تجاوز آل سعود به یمن گفت: انقلابی که در یمن رخ داده از جنس انقلاب اسلامی ایران است،‌ شما ایرانی‌ها 36 سال قبل شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» سر دادید و امروز عین این خواسته توسط انقلابیون یمن مطرح شده است لکن دنیای استکبار که نان دموکراسی را می‌خورد و ریاکارانه و جنایتکارانه عمل می‌کند، باید بگوییم مستکبران مگر حاکمیت مردم بر کشورشان را نمی‌خواهند؟ شما (مستکبران) مگر دم از دموکراسی نمی‌زنید؟ دموکراسی این است که مردم به صحنه بیایند و سرنوشت کشورشان را خودشان تعیین کنند، امروز مردم یمن به صحنه آمدند و دنیا تظاهرات مردم این کشور را دیده است.

 

وی افزود:‌ اما امروز مستکبران از کشوری حمایت کردند که به مردم یمن تجاوز کرده است، این یعنی ریا، والله دنیای استکبار به دروغ دم از دموکراسی و حقوق بشر می زند، تنها چیزی که برای آنان مطرح نیست دموکراسی و حقوق بشر است و فقط به دنبال منافع خودشان هستند و جنایتکارانه و وحشیانه کودکان را می‌کشند، زنان را می‌کشند و بیمارستان‌ها را با کمال وقاحت منفجر می‌کنند و از متجاوزان به جای مظلومان حمایت می‌کنند.

 

آیت‌الله خاتمی همچنین گفت: جنس هجمه آل سعود به یمن از جنس هجمه صهیونیست‌ها به غزه است،‌ آل‌ سعود همانند صهیونیست‌ها در یمن عمل می‌کند، صدها مردم عادی در یمن توسط آل سعود به شهادت رسیدند و صدها کودک زیر 5 سال کشته و مجروح شدند،‌صدها زن کشته و مجروح شدند، مساجد، مدارس و بیمارستان‌ها را ویران کردند؛ باید پرسید صهیونیست‌ها در غزه چه می‌کردند؟ آنان هم همین اقدام را انجام می‌دادند.

 

وی ادامه داد: جنگ عربستان در یمن جنگ نیابتی است، به نیابت از صهیونیست‌ها، عربستان یک کشور اسلامی را تبدیل به ویرانه می‌کند، به دنبال چه هستید؟ اگر به دنبال این هستید که یک رژیمی روی کار بیاید که همسو با شما باشد، واقعا باید بدانید که روز به روز نفرت مردم و حتی  هواداران عربستان در یمن بیشتر می‌شود، آل سعود با تجاوز به یمن وحشیانه مردم را می‌کشد، چه زمانی کشتن و جنایت کردن و آدم کشی محبوبیت آورده است؟ تردیدی نکنید که شما در این عرصه به هدف‌تان نمی‌رسید، البته به یک هدف که صهیونیست‌ها می‌خواهند می‌رسید و آن ویران کردن یک کشور است.

 

خطیب موقت نمازجمعه تهران همچنین گفت: آل‌سعود تردید نکند که شکست خورده این میدان خواهد بود، یک دلیلش همان است که رهبر معظم انقلاب فرمودند که قدرت شما قطعا از صهیونیست‌ها بیشتر نیست و غزه به مراتب کوچکتر از یمن است، صهیونیست‌ها در غزه شکست خوردند شما هم مطمئنا در این کشور شکست خواهید خورد، این کشور مردمی جنگجو دارد و بالفعل یک میلیون رزمنده بسیجی دارد. با جنگ‌های چریکی آشنا هستند، از 20 استان یمن 18 استان تماما بر تسلط انقلابیون یمن قرار دارد و دو استان دیگر نیز همچنان انقلابیون در آنجا حضور دارند. پیداست شما شکست‌خورده این عرصه هستید بنابراین تا دیر نشده پرونده‌تان را سیاه‌تر نکنید و عقب‌نشینی کنید.

 

وی خطاب به آل سعود با بیان اینکه کشتن مظلومان در یمن را پایان دهید و قطع کنید،‌گفت:بدانید که حق‌طلبان عالم رژیم عربستان و مسئولان آل سعود را جنایتکار جنگی خواهد شناخت و خواهان محاکمه و مجازات آنان خواهد شد.

 

آیت‌الله خاتمی با اشاره به حادثه فرودگاه جده و تعرض دو افسر آل سعود به دو نوجوان ایرانی، گفت: این اتفاق مسئله‌ای تلخ برای غیرت ایرانی و لکه ننگ برای دولت آل سعود است، شما اسم‌تان را خادم‌الحرمین الشریفین گذاشته‌اید، این چه خدمتی است که آمدید یک زائری که از زیارت خانه خدا برگشته، از زیارت حرم نبوی برگشته اینچنین رذیلانه با او برخورد می‌کنید؟!

 

وی در پایان خاطرنشان کرد: به لطف خدا از ساعت این اتفاق مسئولان ایرانی در جریان قرار گرفتند و به وظیفه‌شان عمل کردند به خصوص بعثه مقام معظم رهبری، این آخرین اهانت آل سعود به ایران نبود، خطبای مسجدالحرام و مسجدالنبی هر جمعه اهانت به تشیع می‌کنند، هر جمعه به ایران اسلامی اهانت می‌کنند، اجازه نمی‌دهند زائران ایرانی در بقیع زیارتنامه بخوانند، به روحانیون محترم کاروان اهانت می‌کنند. ما منتظریم طی روزهای آینده شاهد اشد مجازات برای این اراذل و اوباش آل سعود باشیم وگرنه از نظام اسلامی و مجلس شورای اسلامی و دولت اسلامی انتظار برخورد قاطع با این دولت سرکش آل سعود داریم.

۲۱
فروردين

۱۲
فروردين
در آستانه سالروز جمهوری اسلامی ایران؛

 
رهبر معظم انقلاب اسلامی با عفو و تخفیف مجازات تعدادی از محکومان موافقت کردند
در آستانه دوازدهم فروردین، سالروز جمهوری اسلامی ایران، رهبر معظم انقلاب اسلامی با پیشنهاد عفو و تخفیف مجازات 809 نفر از محکومانِ محاکم عمومی و انقلاب، سازمان تعزیرات حکومتی و سازمان قضایی نیروهای مسلح موافقت کردند.
آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه طی نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت فرا رسیدن سالروز جمهوری اسلامی ایران، پیشنهاد عفو و تخفیف مجازات 809 نفر از محکومانی را که در کمیسیون مرکزی عفو و بخشودگی قوه قضائیه واجد شرایط لازم تشخیص داده شده اند، ارائه کرد که این پیشنهاد مورد موافقت رهبر انقلاب قرار گرفت.

۱۰
فروردين

رهبر انقلاب با ابراز ناراحتی از بخش مربوط به آرزوی سلامتی برای ایشان در متن خوش‌آمدگویی مهمانداران هواپیما، دستور حذف سریع این بخش توسط مسئولان مربوط را صادر کردند.

به گزارش ایسنا، خراسان نوشت: هنگامی که مهماندار هواپیمای مسافربری پرواز عادی تهران - مشهد در خوش‌آمدگویی ابتدایی به مسافران، به سبک معمول برای شادی روح امام و شهدا دعا و سلامتی رهبر انقلاب را آرزو کرد، رهبر انقلاب نیز که مسافر این پرواز بودند، با شنیدن این خوش‌آمدگویی، از بخش آرزوی سلامتی برای رهبر انقلاب ناراحت شدند و دستور حذف سریع این بخش از متن خوش‌آمدگویی مهمانداران توسط مسئولان مربوط را صادر کردند.


۰۷
فروردين

نامه امام در عزل آقای منتظری

بدون تردید یکی از مهم ترین برهه های تاریخ معاصر جمهوری اسلامی را باید در فرآیند ۴ ساله دوران قائم مقامی رهبری و عزل آیت ا... منتظری از این منصب توسط امام راحل، جستجو نمود. دوره ای حساس که جدای از حواشی آن، باید به تدقیق مدل رفتار و عملکرد حضرت امام (ره) در این باره پرداخت، به ویژه در زمان اوج این واقعه تاریخی که به طور خاص باید از تاریخ اعدام مهدی هاشمی (مهرماه ۶۶) تا عزل رسمی منتظری در فروردین ماه ۶۸ را مدنظر داشت.

آنچه که معمولا در وهله نخست کمی تامل برانگیز به نظر می آید، سوال پیرامون چرایی و چگونگی انتخاب آقای منتظری به عنوان قائم مقام رهبری توسط مجلس خبرگان در سال ۶۴ می باشد. این تصمیم چرا و با چه تحلیلی توسط مجلس خبرگان اخذ می شود؟ و از همه مهم تر نظر حضرت امام (ره) پیرامون این انتخاب چه بوده است؟! اگرچه در نامه ۶ فروردین ماه ۶۸ که امام خمینی (ره) رسما خطاب به آقای منتظری تاکید می کنند: " ولله قسم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم ولی در آن وقت شما را ساده لوح می دانستم که مدیر و مدبر نبودید"شاید بهترین استناد جهت اعلام نظر حضرت امام (ره) از همان ابتدا در مخالفت با قائم مقامی آقای منتظری باشد، اما بنابر روایت مهمی که آیت الله محمدی گیلانی از اعضای وقت شورای نگهبان در تاریخ ۶ آذرماه ۷۹ نقل نموده و حجه الاسلام و المسلمین محمدی ری شهری (وزیر اطلاعات وقت) نیز در کتاب خاطرات سیاسی خویش با عنوان" سنجه انصاف" (ص ۱۷ و ۱۸) آن را عیننا آورده است، می توان به ابعاد پنهان تری از این اتفاق تاریخی پی برد.

آیت الله محمدی گیلانی پیرامون انتخاب آقای منتظری توسط مجلس خبرگان و مخالفت امام راحل در این باره می گوید:

"روزی آقای هاشمی رفسنجانی در حضور جمعی گفت: من بعد از ظهر رفتم خدمت امام. امام فرمودند: موضوع قائم مقامی آقای منتظری را فردا مطرح نکن. گفتم چرا؟ ما در اجلاسیه قبل به آقایان گفته ایم که ایشان را به عنوان قائم مقام مطرح کنیم. امام فرمودند: نه! یکی از دوستان آمده و چنین گفته ... گفتم: ما اعلام کرده ایم. نمی شود!"

این اتفاق تلخ، علیرغم نظر حضرت امام و با پافشاری آقای هاشمی که برخلاف بسیاری دیگر از مسئولین وقت از نظر صریح امام در این باره اطلاع داشت، به وقوع می پیوندد، اما مسئله بدین جا ختم نمی شود و اگرچه بنیانگذار کبیر انقلاب در نامه عزل آقای منتظری صراحتا از مخالفت ۴ سال قبل خود در انتخاب ایشان به عنوان قائم مقامی رهبری پرده بر می دارد لکن دقیقا ۲ روز پس از آن نامه تاریخی و در ۸ فروردین ماه ۶۸، طی آخرین نامه مکتوب خویش به آقای منتظری از علت سکوت خویش پس از تصمیم مجلس خبرگان نیز چنین می فرماید:"هم شما و هم من، از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم... ولی خبرگان به این نتیجه رسیده بودند و من نمی خواستم در محدوده قانونی آنها دخالت کنم"

اما فارغ از سکوت ۴ ساله امام خمینی از آغاز دوره قائم مقامی آقای منتظری (تیرماه ۶۴) تا عزل وی (فروردین ۶۸)، آنچه که جالب توجه به نظر می رسد، توجه به مقاطعی است که طی هر کدام از آنها حضرت امام همواره سعی داشته اند تا با تذکرات غیر مستقیم، حساب آقای منتظری را با اقدامات مهدی هاشمی (برادر داماد آقای منتظری) جدا نموده و همواره با تذکرات خویش، راه را جهت بازگشت و اصلاح مواضع ایشان باز بگذارند. در مشهور ترین این موارد می توان به پیام امام به نمایندگان نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری در سال ۶۲ اشاره داشت، که اگرچه در آن زمان هنوز تصمیم مجلس خبرگان نسبت به انتخاب آقای منتظری به عنوان جانشین عالی ترین مقام جمهوری اسلامی ایران جنبه رسمی به خود نگرفته بود، اما با توجه به شرایط آن دوره و هم چنین افکار عمومی که بیش از همه شانس آقای منتظری را در این زمینه تقویت می کرد، رهبر انقلاب اسلامی در پیامی معنا دار خطاب به مجلس خبرگان چنین می نویسند:

"باید بدانید که تبهکاران و جنایت پیشگان، بیش از هرکس چشم طمع به شما دوخته اند و اشخاص منحرف نفوذی در بیوت شما، با چهره های صد در صد اسلامی و انقلابی ممکن است خدای نخواسته فاجعه به بار آورند و با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف کشانند و با دست شما، به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. الله الله در انتخاب اصحاب خود ..."

و امروز پس از گذشت۲۶ سال از پیام تاریخی امام عظیم الشان، ناظران سیاسی بیش از هر زمان دیگر بر این واقعیت صحه می گذارند که مخاطب اصلی امام (ره) در آن زمان کسی جز آ یت ا... منتظری نبوده و ایشان از همان زمان خطر مهدی هاشمی و آنچه که بعدها بواسط اقدامات وی و اطرافیانش به "باند مهدی هاشمی" مشهور شد، را گوشزد نموده بودند.

اما فارغ از جنایات مهدی هاشمی وعوامل وی که پرداختن بدان، خود فرصتی جداگانه می طلبد، دقت در نوع رفتار آقای منتظری پس از اعدام مهدی هاشمی و از آن مهم تر زیر ذره بین قرار دادن مدل رفتار حضرت امام با آقای منتظری از تاریخ اعدام مهدی هاشمی (مهرماه ۶۶) الی فروردین ماه ۶۸ که رسما آقای منتظری از منصب خویش عزل می شود، بسیار جالب توجه و خواندنی است.

آقای منتظری در یکی از آخرین تلاش های خویش جهت تغییر نظر امام راحل پیرامون اجرای حکم اعدام مهدی هاشمی، در پیامی مکتوب که خطاب به امام بزگوار در تاریخ ۵ مهرماه ۶۶ نگاشته بود، با لحنی دور از انتظار می نویسد:

۱. سید مهدی هرچه بود و شد، بالاخره بیست سال سنگ اسلام و انقلاب و امام را به سینه زد.

۲. او از خیلی از کسانی که مورد عفو امام قرار گرفته اند بدتر نیست و مادر پیر او و زن و فرزندان خردسال او مورد ترحم اند و خانواده و بیت آنان مورد احترام است.

۳. او نه مرتد است و نه محارب و نه مفسد و بالاخره به انقلاب و اسلام، اعتقاد کامل دارد، هرچند در سلیقه خطاکار باشد و هست.

۴. او هنوز طرفداران زیادی از حزب الهی ها و جبهه بروها و افراد انقلابی دارد و اعدام او در روح آنان اثر بد باقی می گذارد.

۵. اعدام او سبب می شود در شهرهای مختلف، افراد خوب را به اتهام ارتباط با او خراب و منزوی سازند و قطعا حضرت عالی به این امر راضی نیستید.

۶. اعدام او پیروزی بزرگی برای دشمنان و سوژه طلبان می باشد.

۷. و بالاخره آنچه گفته شد، نه به خاطر علاقه شخصی است – که من فعلا هیچ علاقه شخصی ندارم – بلکه فقط از نظر مصالح اسلام و آینده انقلاب است و اینکه اعدام و خونریزی بالاخره بسا کدورت و خون در پی دارد. اعدام همیشه میسر است؛ ولی کشته را نمی شود زنده کرد.

مطالعه این پیام اگرچه ممکن است ابتدا کمی تعجب آور باشد، آن هم از این جهت که چطور مسایل ساده ای را که آقای منتظری در این جا مطرح نموده از چشم امام خمینی (ره) غافل مانده بوده است! اما پاسخ مرحوم سید احمد خمینی فرزند بزرگوار امام راحل در رنجنامه معروف خویش به آقای منتظری به خوبی روشن کننده ابهاماتی است که مرحوم منتظری سعی در روشن کردن آن برای امام راحل داشت. مرحوم سید احمد در قسمتی از رنجنامه معروف خویش و در پاسخ به ادعاهای آقای منتظری در این رابطه می نویسد:

شما در نامه ای به حضرت امام که در تاریخ ۴ مهرماه ۶۶ نوشته شده است یعنی چند روز قبل از اعدام مهدی هاشمی، مسائلی را آورده اید که باور نمی کردم و باعث تعجب شد.

در این نامه آورده اید:

"او از خیلی از کسانی که مورد عفو امام قرار گرفته اند بدتر نیست. مادر پیر و زن و فرزندان خردسال او مورد ترحمند و خانواده و بیت آنان مورد احترام است."

اکنون نامه مهدی هاشمی را هم ملاحظه فرمایید، او می گوید:

"اکنون و با گذشت قریب به یک سال من به وضوح انحراف و لغزش را در عملکرد خود و دوستان متهم در پرونده می بینم و به درایت و هوشیاری مقام معظم رهبری انقلاب، حضرت امام خمینی مدظله العالی آفرین گفته که پیش از رشد و توسعه خطر با قاطعیت از آن جلوگیری فرمودند. و اطمینان دارم حضرتعالی نیز چنانچه در شرایط حضرت امام و سایر مسئولین محترم کشور قرار می داشتید و بیرون از حصار روابط و عواطف ما و دوستانمان به قضیه می نگریستید به همان نتیجه می رسیدید که مقام معظم رهبری رسیدند."

راستی آیا شما از حصار روابط و عواطف سید مهدی و دوستان ایشان خارج شده اید؟ آیا شما به آن نتیجه ای رسیدید که حضرت امام رسیدند؟ آیا اطرافیان شما حاضر شدند مطالب را خارج از حصار خویش به شما منتقل کنند؟ آیا چه کسی مورد عفو حضرت امام قرار گرفت که مهدی هاشمی از او بدتر نبود؟ آیا اگر از حصار درآمده بودی حاضر می شدید چنین نامه ای به امام بنویسید که دل امام را خون کنید که چرا به معیارهای شرعی توجهی نمی نمائید؟
درنامه۴/۷/۶۶ با اطلاع از اکثر مفاسد او که توسط مصاحبه های خودش و مسئولین اطلاعاتی به مردم عرضه شده بود آورده اید:

"او نه مُرتد است نه محارب و نه مفسد و بالاخره به انقلاب و اسلام اعتقاد کامل دارد."

آیا مهدی هاشمی با ساواکی بودن و چندین فقره قتل، دعا به خانواده سلطنت، اختفاء اسناد و مهمات مربوط به نظام و دهها مسئله دیگر که گذشت ـ مفسد نبود؟ تازه با تمام این احوال شما می گویید اعتقاد کامل به نظام و اسلام داشت اگر ایشان مفسد نباشد آیا مصداق مفسد را پیدا می کنیم؟

در همین نامه۴/۷/۶۶ آورده اید:

"او هنوز طرفداران زیادی از حزب اللهی ها و جبهه بروها و افراد انقلابی دارد. اعدام او در روح آنان اثر بد می گذارد. "

آیا شما در چنین تقاضایی اصول اسلام را مورد توجه قرار داده اید. بر فرض که در روح عده ای اثر بد بگذارد آیا از نظر اسلامی نباید شخصی با این همه جنایت را مجازات کرد؟

درهمین نامه۴/۷/۶۷ آورده اید:

"اعدام او پیروزی بزرگی برای دشمنان و سوژه طلبان می باشد. "

مهدی هاشمی در صفحه ۱۸ پرونده خود می گوید:

"یکی از گناهان من این بود که نقاط ضعف فکری و عملی خود را که از قبل و بعد از انقلاب داشتم با حضرت آیت الله منتظری مطرح نساختم تا یا زمینه اصلاح آن فراهم شود و یا حداقل آقا این همه به من اعتماد نکنند بلکه بعکس در هر مسئله ای من سعی می کردم در حضور ایشان خود را مظلوم جلوه داده و ترحم و حمایت ایشان را به خود جلب کنم."

حضرت آیت الله! اگر شما ساده بودید و نتوانستید او را بشناسید لااقل چرا حالا از او دفاع می کنید؟ حالا که دو سه روز به مرگ او مانده است و خودش به همه چیز اعتراف کرده است؟ آیا نباید دل امام خون باشد که چرا شما به معیارهای اسلامی توجهی نمی نمائید؟ البته حضرت امام همه اینها را حمل بر سادگی شما می کنند.

در همین نامه ۴/۷/۶۶ آورده اید:

"بالاخره آنچه گفته شد نه به خاطر علاقه شخصی است که من فعلاً هیچ علاقه شخصی ندارم بلکه فقط از نظر مصالح اسلام و آینده انقلاب است و این که اعدام و خون ریزی بالاخره بسا کدورت و خون در پی دارد. اعدام همیشه میسر است ولی کشته را نمی شود زنده کرد. "

۱. چگونه شما می گویید دیگر علاقه شخصی ندارید آیا آن همه مصیبت که شما برای اسلام و انقلاب در سطح جهان برای حفظ آقای مهدی هاشمی به بار آوردیدـ که همگی با صبر و بردباری آن را تحمل کردیم ـ از روی علاقه به مهدی هاشمی نبود؟

۲. اگر شما نسبت به ایشان علاقه ندارید پس چرا برای امام نوشته اید که او را نکشید چرا که پیروزی بزرگی برای دشمنان اسلام به وجود می آید، چرا برای دیگران چنین نامه ای را نمی نویسید؟

۳. این که نوشته اید چه بسا خون و اعدام خون در پی دارد، حضرت آیت الله با کمال معذرت این دیگر خیلی عوامی است. چرا که باید قصاص اسلام را تعطیل کرد چون اولاً خون خون می آورد، ثانیاً کشته را نمی توان زنده کرد.

این که من به این مسایل می پردازم برای این است که می خواهم ثابت کنم که شما در اطرافیان خود چنان حل شده اید که بدیهیات را هم منکرید.

اما روند مواضع تند آقای منتظری پس از اعدام مهدی هاشمی نه تنها کاهش نیافت که روز به روز فزونی گرفت. بگونه ای که در تمامی این موارد نیز امام بزرگوار تمامی تلخی ها و مواضع متعصبانه آقای منتظری را تحمل نمود و با صبر خویش سعی در پایان دادن به رفتارهای آقای منتظری را داشت. این وضعیت حتی تا آنجا ادامه پیدا می کند که خود آقای منتظری نیز در قسمتی از خاطرات خویش (خاطرات آقای منتظری،. ص ۶۱۹) ناخواسته بر صبر امام (ره) و سعی ایشان در پایان دادن به این موضوع ناخواسته چنین اشاره می کند:

"به دعوت آقای حج سید احمد خمینی در تاریخ ۲۷ مهرماه ۶۷ آقای سید هادی هاشمی (داماد آقای منتظری) با مرحوم امام ملاقات می کند و معظم له پس از تعارفات متداوله ... می فرمایند: ... آقای منتظری برای مرجعیت باید حفظ شوند و صدمه ای به ایشان وارد نشود. من احساس می کنم دست هایی در غیر معممین نظیر نهضت آزادی و بیشتر در معممین هست که می خواهند مرجعیت آقای منتظری صدمه بخورد و ایشان ملکوک شوند و باید نگذاشت اینها چنین کاری بکنند... افرادی هستند که حسادت می ورزند و روی آقای منتظری و مرجعیت ایشان حساسیت دارند. شما (هادی هاشمی) در بیت آقای منتظری هستید. باید نگذارید اینگونه افراد به مرجعیت ایشان صدمه ای بزنند و موجب ناراحتی بشوند، چراکه شکی نیست اینگونه افراد به آینده ایشان صدمه می زنند"

مرور این قسمت از خاطرات آقای منتظری و جملات امام در دیدار با هادی هاشمی که از نزدیکترین افراد در بیت آقای منتظری بود، بیش از هر چیز گواهی می دهد که امام راحل حتی پس از رفتارهای نابجای آقای منتظری در حمایت از مهدی هاشمی، همچنان سعی بر عدم دفع ایشان داشته و بار دیگر با تذکرات خویش اما اینبار خطاب به هادی هاشمی، خطر نفوذی های به بیت آقای منتظری را گوشزد می نمایند. اما متاسفانه تنها کمتر از ۴ ماه از این دیدار می گذرد که آقای منتظری یکی دیگر از بزرگترین اشتباهات حیات سیاسی خویش را مرتکب می شود. وی که در دهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ماه ۶۷ سخن می گفت، با مواضع عجیب خود، بیش از هر چیز موید دیگری بر هشدارهای امام نسبت به خطر نفوذی های بیت آقای منتظری و تاثیر پذیری وی از آنها گشت. قائم مقام رهبری در قسمتی از سخنان خویش که هم اکنون نیز با مراجعه به روزنامه کیهان ۲۳ بهمن ماه ۶۷ قابل رویت است و مشخص نیست چرا در خاطرات خود آقای منتظری ثبت نشده است! می گوید:

"دشمنان ما که این جنگ را تحمیل کردند، آنها پیروز از کار آمدند! چقدر نیرو از ایران و از دست ما رفت و چقدر جوانهای را از دست دادیم ... ببینیم اگر اشتباهی کرده ایم، اینها توبه دارد و اقلا متنبه شویم که بعدا تکرار نکنیم ... باید بفهمیم اشتباه کرده ایم و بعد بگوییم: خدایا و ای ملت ایران! ما اینجا اشتباه کرده ایم ... چقدر در این مدت شعارهایی دادیم که غلط بود و خیلی از آنها ما را در دنیا منزوی کرد و مردم دنیا را به ما بدبین کرد!"

اما نکته جالب توجه در این میان، پاسخ قاطعی است که امام خمینی (ره) دقیقا ۱۱ روز پس از صحبت های آقای منتظری که موجب سردرگمی و ناراحتی خانوده های شهدای جنگ تحمیلی و هم چنین ملت ایران شده بود، در یکی از سخنرانی های خویش اعلام نمودند:

"چه کوته‌نظرند آنهایی ‌که خیال می‌کنند چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده‌ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و ‌از خودگذشتگی و صلابت بی‌فایده ‌است! ... من در اینجا ‌از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل‌های غلط ‌این روزها رسماً معذرت می‌خواهم و ‌از خداوند می‌خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه ‌هم نادم و پشیمان ‌از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده‌ایم ‌که ما برای ادای تکلیف جنگیده‌ایم و نتیجه فرع آن بوده ‌است... خوشا به حال آنان ‌که تا لحظه آخر ‌هم تردید ننمودند ... نباید برای رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیده‌ها به گونه‌ای غلط عمل کنیم ‌که ‌حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسلا‌می دارد ‌از مواضع اصولیش عدول می‌کند. تحلیل ‌این مطلب ‌که جمهوری اسلا‌می ایران چیزی به دست نیاورده و یا ناموفق بوده ‌است، آیا جز به سستی نظام و سلب اعتماد ‌مردم منجر نمی‌شود؟! تأخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمی‌شود ‌که ما ‌از اصول خود عدول کنیم. همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه‌ایم نه مأمور به نتیجه. اگر همه انبیاء و معصومین ـ علیهم السلام ـ در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند، هرگز نمی‌بایست ‌از فضای بیشتر ‌از توانایی عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و ‌از اهداف کلی و بلند مدتی ‌که هرگز در حیات ظاهری آنان جامه عمل نپوشیده ‌است ذکری به میان آورند.در حالی ‌که به لطف خداوند بزرگ، ملت ما توانسته ‌است در اکثر زمینه‌هایی ‌که شعار داده ‌است به موفقیت نایل شود.ما شعار سرنگونی رژیم شاه را در عمل نظاره کرده‌ایم، ما شعار آزادی و استقلال را به عمل خود زینت بخشیده‌ایم، ما شعار "مرگ بر آمریکا" را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمانان در تسخیر لا‌نه فساد و جاسوسی آمریکا تماشا کرده‌ایم، ما همه شعارهایمان را با عمل محک زده‌ایم ... من به طلاب عزیز هشدار می‌دهم ‌که علاوه بر اینکه باید مواظب القائات روحانی نماها و مقدس‌مآب‌ها باشند، ‌از تجربه تلخ روی کار آمدن انقلا‌بی نماها و به ظاهر عقلای قوم ‌که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتی نکرده‌اند عبرت بگیرند ‌که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزی‌های بی‌مورد و ساده‌اندیشی‌ها سبب مراجعت آنان به پستهای کلیدی و سرنوشت‌ساز نظام شود. من امروز بعد ‌از ده سال ‌از پیروزی انقلاب اسلا‌می همچون گذشته اعتراف می‌کنم ‌که بعضی تصمیمات اول انقلاب در سپردن پست‌ها و امور مهمه کشور به گروهی ‌که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشته‌اند، اشتباهی بوده ‌است ‌که تلخی آثار آن به راحتی ‌از میان نمی‌رود، گر چه در آن موقع ‌هم من شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن ‌هم سخت معتقدم ‌که آنان به چیزی کمتر ‌از انحراف انقلاب ‌از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی آمریکای جهان‌خوار قناعت نمی‌کنند، در حالی ‌که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمی‌خوریم ‌که آنان در کنار ما نیستند چرا ‌که ‌از اول ‌هم نبوده‌اند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز ‌هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه‌ها و لیبرال‌ها می‌خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی ‌که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده ‌است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان ‌از همه اصول، ‌که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جاری می‌کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده‌اید؟ چرا لا‌نه جاسوسی را اشغال کرده‌ایم و صدها چرای دیگر"

و دقیقا پس از این اتفاق تلخ است که حضرت امام دستور عدم انتشار و بازتاب سخنان آقای منتظری را در صدا و سیما می دهند زیرا با توجه به اوضاع وقت کشور، مواضع آقای منتظری حاصلی جز ایجاد یاس و نا امیدی در ملتی که ۸ سال ظاهرا با عراق اما فی الواقع با تمام جهان جنگیده بود، نداشت و همین امر موجب ناخرسندی و دل شکستگی بسیاری از خانواده های شهدای جنگ تحمیلی و هم چنین جانبازان سرافراز جنگ گشته بود. و البته در این میان باید به سواستفاده های رسانه های بیگانه از صحبت های نابه جای اقای منتظری نیز اشاره داشت.

اما تنها ۴ روز قبل از انتشار نامه رسمی امام خمینی (ره) خطاب به آقای منتظری پیرامون عزل وی، معظم له در تاریخ ۲ فروردین ماه ۶۸ در پیام خویش خطاب به مهاجرین جنگ تحمیلی نکات مهمی را مورد اشاره قرار دادند که با توجه به اوضاع آن روز کشور، تفسیر آن کاملا عیان و آشکار بود. امام عظیم الشان در قسمتی از پیام خویش صراحتا ابراز می دارند:

"نفوذی‌ها بارها اعلام کرده‌اند ‌که حرف خود را ‌از دهان ساده‌اندیشان موجه می‌زنند. من بارها اعلام کرده‌ام ‌که با هیچ کس در هر مرتبه‌ای ‌که باشد عقد اخوت نبسته‌ام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته ‌است. دفاع ‌از اسلام و حزب الله اصل خدشه‌ناپذیر سیاست جمهوری اسلا‌می ‌است"

و در ادامه نیز با توجه به موضع گیری های عجیب آقای منتظری در محکومیت اعدام منافقینی که دستانشان به خون هزاران مسلمان بی گناه آلوده بود می فرمایند:

"ما باید مدافع افرادی باشیم ‌که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم ‌که پرونده‌های همکاری آنان با آمریکا ‌از لا‌نه جاسوسی بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی ‌که ‌از منافقین و لیبرال‌ها دفاع می‌کنند، پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول خورده ‌که بدون توجه بلندگوی دیگران شده‌اند، ‌از ‌این حرکات دست برندارند، ‌مردم ما آنها را بدون هیچ گونه گذشتی طرد خواهند کرد"

اما موضوع اعدام منافقین در تابستان سال ۶۷ از جمله مواردی است که امروز و پس از ۲۱ سال از آن واقعه، بسیاری از نزدیکان به آقای منتظری آن را تنها علت اختلاف بین وی و امام خمینی (ره) قلمداد می نمایند و سعی دارند تا با تمسک بدین موضوع، دیگر مسائلی را نیز که در طرد آقای منتظری از سوی حضرت امام (ره) نقش داشت، از جمله حمایت های متعصبانه منتظری از مهدی هاشمی، مواضع خاص وی پیرامون مسایلی چون جنگ تحمیلی، انقلاب اسلامی و ... را کم اهمیت جلوه داده و حتی در مواقعی انکار نمایند.

اما نکته شایان توجه در این میان این است که پس از عملیات نا موفق "فروغ جاویدان" از سوی سازمان مجاهدین خلق در تابستان سال ۶۷ که با هدف آزاد سازی تهران! و سرنگونی جمهوری اسلامی انجام شد، با اعترافات برخی از دستگیر شدگان مجاهدین خلق و هم چنین اسناد بدست آمده مشخص شد که در جلسات مربوط به چگونگی فتح تهران از سوی مجاهدین خلق و با حضور مسعود رجوی، رییس این گروهک تروریستی زندانی های سیاسی درون زندان به خصوص زندان های تهران را از نیروهای بالقوه منافقین برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی به حساب می آورده است (سازمان مجاهدین خلق، از پیدایی تا فرجام ج ۳ ص ۳۱۲) و پس از این ماجراست که رهبر کبیر انقلاب در حکمی ضمن تاکید بر عدم اعدام افرادی که از موضع گذشته خود و محاربه با نظام اسلامی بازگشته اند، اعلام می دارند:

"از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند"

اما دقیقا مشخص نیست آقای منتظری به چه علت ضمن پافشاری بر موضع خود و محکوم کردن اعدام منافقینی که بر موضع خویش و محاربه با جمهوری اسلامی تاکید داشته اند، آشفته می شود و بر امام راحل و جمهوری اسلامی می تازد و حتی در اقدامی تاسف برانگیز دقیقا یک روز قبل از نامه امام خمینی خطاب به آقای منتظری مبنی بر عزل ایشان، در تاریخ ۵ فروردین ماه ۶۷، متن نامه محرمانه آقای منتظری خطاب به امام (ره) که تقریبا ۸ ماه قبل و در اعتراض به اعدام منافقین محارب با نظام اسلامی نگاشته شده بود، از طریق رادیو بی بی سی قرائت می شود که قطعا این اتفاق نیز در ترسیع فرآیند عزل وی بی تاثیر نبود و اینها همه در حالی بود که برخی آگاهان سیاسی معتقدند آقای متظری زمانی نسبت به وقوع اعدام ها حساس شد و اعتراض نمود که برخی از نزدیکان وی از جمله مهدی هاشمی و امید نجف آبادی (از اعضای باند مهدی هاشمی) نیز به تازگی اعدام شده بودند، وگرنه چطور می توان در برابر اعدام منافقین فریاد برآورد اما در برابر جنایات مخوف و آدم کشی های مهدی هاشمی سکوت پیشه کرد؟ قتل مهندس بحرینیان، کشتن وحشیانه حشمت و زنده به گور کردن ۲ فرزند نوجوانش، قتل مهدی زاده و صفرزاده، قتل بی رحمانه آیت ا ... شمس آبادی، و بسیاری دیگر که تنها علت کشته شدنشان توسط باند مهدی هاشمی، تفاوت دیدگاه با وی بود، چطور از دیدگاه آقای منتظری توجیه پذیر بود؟!

جمیع عوامل یاد شده، همگی دست در دست هم داد تا سرانجام در ششم فروردین ماه سال شصت و هشت یکی از مهم ترین وقایع تاریخ جمهوری اسلامی ایران رقم بخورد و حضرت امام خمینی با انتشار نامه تاریخی خویش خطاب به آقای منتظری وی را رسما از قائم مقامی رهبری برکنار کرده و ضمن توصیه به وی مبنی بر دور نمودن خویش از منافقین، برگ جدیدی از تاریخ جمهوری اسلامی را ورق بزند. البته شایان ذکر است که این نامه ابتدا بنا بر صلاح دید حضرت امام قرار بود تا از رسانه های عمومی از جمله صدا و سیما منتشر شود اما بواسطه درخواست برخی از مسئولین وقت از جمله آیت ا... خامنه ای، آیت ا... مشکینی و ... از امام مبنی بر عدم انتشار این نامه به صورت عمومی، امام خمینی در پاسخ، بنا بر آنچه که حجت الاسلام و المسلمین روح الله حسینیان نقل نموده است، می فرمایند:

«البته اینکه من نامه ۶/۱/۶۸ را پس گرفتم، نه اینکه پشیمان شدم و نه اینکه اصرار شما مرا وادار کرد که این نامه را پس بگیرم، فقط ترسیدم که با پخش (انتشار عمومی) این نامه، خون مردم به جوش بیاید و بریزند و آقای منتظری را بکشند ... آقای منتظری هم خودش فاسد است و هم شاگردی که تربیت می کند فاسد تربیت می کند.» (از جدایی تا رویارویی، ص ۸۰)

امام (ره) در ابتدای این نامه تصریح می کنند که با دلی پر خون و قلبی شکسته هدفی از نوشتن این نامه جز آگاهی مردم ندارد و در ادامه نیز تاکید می کنند:

"از آنجا ‌که روشن شده ‌است ‌که شما ‌این کشور و انقلاب اسلا‌می عزیز ‌مردم مسلمان ایران را پس ‌از من به دست لیبرال‌ها و ‌از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را ‌از دست داده‌اید"

و در قسمتی دیگر از نامه نیز به گوشه ای از اشتباهات تاریخی آقای منتظری اشاره می کنند:

"مثلاً در همین دفاعیه شما ‌از منافقین تعداد بسیار معدودی ‌که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین ‌از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید ‌که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسأله مهدی هاشمی قاتل، شما او را ‌از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود ‌که او قاتل ‌است مرتب پیغام می‌دادید ‌که او را نکشید. ‌از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی ‌که بسیار ‌است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم"

امام در ادامه این نامه منتظری را فردی "ساده لوح" می نامد که نباید در کار سیاسی دخالت کند چرا که این خصوصیت وی منجر به تحریک شدن وی و عدم اخذ تصمیمات درست می شود و از وی می خواهند تا برای اینکه در قعر جهنم نسوزد، به اشتباه خود اعتراف کرده و توبه نماید تا شاید خداوند از سر تقصیرات وی بگذرد. و در ادامه نیز ضمن تاکید بر مخالفت خویش از ابتدا با قائم مقامی آقای منتظری، ضمن اشاره به این که "تاریخ اسلام پر ‌است ‌از خیانت بزرگانش به اسلام" در پایان از خداوند متعال می خواهند تا با نزدیک قرار دادن زمان مرگ خویش، باعث شود تا بیش از این طعم تلخ خیانت های دوستان را در دنیا نچشد و این دقیقا همان نکته ای است که مرحوم سید احمد خمینی نیز در رنجنامه معروف خویش به آقای منتظری بر آن تاکید دارد:

یادتان هست در ملاقات آخر خود با امام شما نیم ساعت حرف زدید و امام سکوت کردند وقتی بلند شدید بروید امام فرمودند:

"بیشتر حرفهای شما درست نبود، خدا انشاءالله مرا ببخشاید و مرگم را برساند."

امام تنها همین دو جمله را فرمودند آیا از خود پرسیده اید که چه کردید که امام مرگ خود را از خدا خواسته است و آن را به اطلاع شما رسانده است؟

و در نهایت تنها ۶۳ روز پس از آنکه خمینی کبیر، از خداوند متعال مرگ خود را برای آنکه بیش از این طعم تلخ خیانت دوستان را نچشد مطالبه نمود، به سوی آرامگه ابدی خویش پرواز کرد، ملتی عزادار شد و روح خدا به خدا پیوست.

۰۵
فروردين

بی تردید یکی از تلخ  ترین خاطرات ایرانیان در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی رحلت بنیان گذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) است. خاطره تلخی که اکنون پس از 23 سال از وقوع آن، هنوز بسیاری از مردم یاد آن روزها را درخاطرداشته و آن را با رسیدن ایام رحلت امام(ره) بازخوانی می کنند. خصوصا این که این خاطرات نگفته و نشنیده از زبان کسی باشد که مسئولیت مستقیم را در مراسم تدفین آن روح خدا بر عهده داشته است.

در همین رابطه سردار خسرو عروج فرمانده پیشین سپاه حضرت ولی امر (عج) که در سال های آخر دهه 60 مسئولیت حفاظت از شخصیت ها را برعهده داشت، پس از 23 سال در گفت وگو با خراسان ناگفته هایی را از مراسم تدفین حضرت امام (ره) بیان می کند که با توجه به مسئولیت مستقیم سپاه تحت امراو در این کار خطیر، جالب و شنیدنی خواهد بود. وی هم اکنون جانشین فرمانده دانشگاه تربیت افسری امام حسین (ع) است؛ دانشگاهی که در ابعاد نظامی و علمی کار آموزشی سپاهیان آینده را بر عهده دارد.

*سردار برای شروع از روند خاکسپاری پیکر مطهر امام(ره) بگویید.

برای شروع ابتدا باید بگویم که نیروی مخصوص حضرت ولی امر(عج) که من درآن زمان فرمانده آنها بودم چه نیرویی بود و چه می کرد؟ یکی از یگان های سپاه پاسداران یگان نیروی مخصوص حضرت ولی امر (عج) بود که چهار کار عمده حفاظت شخصیت ها در سراسر کشور، حفاظت از فرودگاه ها و هواپیماهای کشور، به عنوان نیروی واکنش سریع نظام در مواقع حساس و حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی همان طور که در کارکرد کل سپاه آمده را بر عهده داشت و مقر این نیرو نیز در شهر تهران قرار داشت.

این سپاه از چهار یگان اصلی تشکیل می شد که متشکل از یگان حفاظت شخصیت ها، یگان حفاظت فرودگاه ها، تیپ 66 هوابرد و لشکر 6 ویژه پاسداران که در قالب نیروهای مخصوص ولی امر (عج) قرار داشتند، بود. 2 دلیل اصلی این که ماموریت حساس دفن امام(ره) را به ما سپردند این بود که اولا تقریبا همه محافظان و کسانی که توانایی انجام این کار را داشتند در این نیرو بودند و موضوع دوم اهمیت مراسم و این که تقریبا طبق برآوردها در کار دفن، باید حدود 10 میلیون نفر کنترل می شدند تا خاکسپاری پیکر امام (ره) به بهترین شکل انجام می شد. به این دلایل مهم این برنامه را تحویل نیروهای ولی امر (عج) دادند که آن زمان من مسئول این نیروها بودم.

* دقیقا از چه زمانی این ماموریت به شما محول شد؟

پس از ارتحال حضرت امام (ره) تصمیم گرفته شد تا برای انجام مراسم وداع امت با ایشان و تحت مدیریت کمیته انقلاب اسلامی ، پیکر مطهر امام(ره) به مدت دو روز و به صورتی که در تصاویر مشاهده کرده اید در مصلی تهران و در آن محفظه شیشه ای قرار بگیرد تا مردم ایشان را زیارت کنند. برای انجام مراسم کفن و دفن امام (ره) جلسه ای در شورای امنیت کشور و با حضور فرمانده وقت کل سپاه – محسن رضایی – در مقر وزارت کشور برگزار می شود. حدود ساعت 7شب قبل از دفن امام (ره) آقای رضایی با من تماس گرفت و گفت: طبق تصمیم شورای امنیت این مسئله به دلیل حساسیت کار به سپاه تحویل داده شده و من این ماموریت را به شما به عنوان فرمانده نیروهای مخصوص ولی امر (عج) واگذار می کنم و شما باید امشب امور بهشت زهرا (س) را از کمیته تحویل گرفته و برای مراسم دفن امام  (ره) در روز بعد برنامه ریزی کنید.

همان شب بلافاصله یک تیم از نیروهای ویژه خود را به بهشت زهرا(س) اعزام کردم تا محل دفن را از فرمانده وقت کمیته تحویل بگیریم و برادران سپاه آنجا مستقر شوند.آن شب در حالی که همه نیروها و تجهیزات را برده بودیم و محل دفن هم مشخص شده بود به دلایل غیرقابل ذکر این کار انجام نشد و ما محل را تحویل نگرفتیم.

*در روز دفن آنچه از عکسها و تصاویر برمی‌آید پیکر امام(ره) با دو تابوت متفاوت تشییع شد، داستان چه بود؟

بله درست می فرمایید و من در ادامه به جزئیات این مساله اشاره خواهم کرد. زمان برای ما بسیار کوتاه بود و باید در همین زمان کوتاه برنامه ریزی انتقال پیکر مطهر امام (ره) به محل و چگونگی دفن و اطلاع رسانی به مردم را انجام می دادیم و این درحالی بود که ما با تقریبا 10 میلیون نفر حول یک نقطه مواجه بودیم .اتفاقی کاملا بی نظیر و در شرایطی که ما امکانات پیشرفته  حفاظتی در آن زمان نداشتیم که بتوانیم سدبندی و مانع گذاری کنیم . به نظر من این عین معجزه بود و کمک امام زمان (عج) و روح مطهر امام (ره) قدم به قدم در این کار به ما کمک می کرد.

به هر تقدیر آن شب بهشت زهرا(س) تحویل سپاه نشد و فردای آن روز (16 خرداد)، 6 صبح روز دفن جلسه ای در بهشت زهرا(س) گذاشتیم تا با هماهنگی کمیته محل دفن تحویل سپاه شود. در آن جلسه که با حضور بیشترمسئولان برگزارشد من نظرم این بود که اعلام کنیم امروز دفن امام(ره) انجام نمی شود و دلیل این حرف من این بود که در این مدت کوتاه که هنوز پیکر امام (ره) به ما تحویل نشده نمی توانیم عملیات دفن را به خوبی انجام دهیم، در حین بحث و بررسی این مساله صدای هلی کوپتر آمد و دیدیم هلی کوپترحامل تابوت چوبی امام(ره) در حال فرود است و مردم به اسکی زیر هلی کوپتر چسبیده اند.

به هر حال پس از این حادثه انتقال مسئولیت انجام شد و پس از آن رادیو اعلام کرد که پیکر امام صبح دفن نمی شود. از سوی دیگر این پیام رادیو و خبرهای صبح به آقای هاشمی رئیس وقت مجلس رسیده بود و ایشان گفته بودند که کار نگه داشته شود تا بعدازظهر شخصا به محل بیایم. بعدازظهر آقای هاشمی و آقای موسوی اردبیلی آمدند و قبر و وضعیت را دیدند و به من گفتند برنامه شما چیست؟ من هم گفتم اولا باید چهار هلی کوپتر در اختیار ما باشد و ثانیا تابوت باید فلزی باشد و کلید داشته باشد. این ابتکاراتی بود که آن زمان به ذهن ما رسید و بعد برنامه ریزی فنی کردیم و 20 نفر از برادران قوی  جثه نیروی مخصوص انتخاب شدند تا این انتقال پیکر از هلی کوپتر تا قبر توسط آن ها انجام و خود من هم با کلید تابوت همراهشان باشم .در تصاویر تلویزیونی این نیروها را زیر تابوت با لباس استتار مخصوص نیروی ولی امر (عج) مشاهده می کنید. طبق برنامه ما قرار بود تا مردم را به‌وسیله هلی کوپترهای خالی مشغول کنیم و در این فرصت که حداکثر 2 دقیقه خواهد بود وقت برای دفن امام (ره) خواهیم داشت چراکه در غیر این‌صورت با فشاری که حدود دو میلیون نفر به نقطه قبر وارد خواهند کرد، عملا این کار نشدنی خواهد شد.

ما به برادران گفتیم اگر بیش از 2 دقیقه طول بکشد امکان دادن تلفات است ولذا سرعت عمل در این کار بسیار مهم است. همچنین چهار کانتینر را به صورت دو طبقه به هم دیگر جوش دادیم تا بلافاصله پس از دفن امام (ره) به سرعت روی قبر کشیده شود تا هم کسی به قبر دسترسی نداشته باشد وهم نتواند روی کانتینرها رفته و یا آنها را جابجا کند. البته باید همین جا بگویم که همه این کارها و سختی ها به دلیل ابراز اراده فوق العاده مردم به امامشان بود و اینکه واقعا مردم خاک آن محل را به چشم کشیده بودند و عشق به امام(ره) همه را محو یک نقطه و آن هم قبر ایشان کرده بود.

*برسیم به لحظات تدفین و اتفاقات آن دقایق، همه چیز طبق برنامه شما پیش رفت؟

به لطف خدا تقریبا طبق محاسبات ما مراسم انجام شد. بعد از انجام برنامه ریزی ها و بررسی محل توسط مسئولان نظام، من به مقاماتی که آمده بودند از جمله مقام معظم رهبری، آقایان هاشمی، موسوی اردبیلی و سید احمد خمینی گفتم که ما با توجه به عملیات روانی که انجام داده بودیم و اعلامی که شده بود مبنی بر دفن نکردن امام(ره) در امروز و همچنین استفاده از چند هلی کوپترخالی؛ دو دقیقه وقت داریم برای کار تدفین. از اینجای کار به بعد به عقیده من یک ترکیبی از احساسات بود و عقل که باید با غلبه بر احساسات همه تلاش خود را برای انجام صحیح تدفین به کار گیریم. حتی یادم هست که آقای عبدا... نوری نماینده امام(ره) در سپاه آمد و گفت علما باید امام(ره) را دفن کنند که من گفتم در این شرایط امکانش نیست و این عملیاتی است که باید طبق برنامه اعلام شده عمل شود و کسی نباید در این کار دخالت کند . ما فقط به آقای ناطق نوری که هم از لحاظ فیزیک بدنی و هم روحیه شخصی قوی بودند اجازه دادیم داخل قبر شود و یک پیرمردی هم به نام مرحوم حاج آقای اربابی که شهید بهشتی و برخی علما را تلقین داده بود داخل قبر شود تا عمل تلقین امام (ره) را انجام دهد و این دو وارد قبر شدند.

طبق برنامه بلافاصله با فرود هلی کوپتر اصلی، من به همراه 20 نفر از نیروهای قوی و نترس نیروی مخصوص به سرعت زیر تابوت فلزی رفتیم و کلید تابوت هم دست خودم بود.حدود30 ثانیه طول کشید تا تابوت را به قبر رساندیم و خدا آقای اربابی را رحمت کند و عمر طولانی به آقای ناطق نوری بدهد که واقعا در این مرحله به نظر من از خود گذشتگی کردند چراکه در آن موج جمعیت و گرما و در حالی که ما مثل یک چتر روی قبر خیمه زده بودیم هرآن احتمال می دادم این دو نفر دچار خفگی شوند و از طرفی هم آقای اربابی به آرامی تلقین را انجام می داد و این کار را سخت تر می کرد.

در این جا سه حادثه رخ داد که برای من جالب وتکان دهنده بود.

اولین نکته این بود که من وقتی در تابوت را باز کردم بوی بسیار خوشی از این پیکر بلند شد که من نمی دانم چه بویی بود و از نیروهای حاضر و آقای ناطق پرسیدم که شما هم این بو را استشمام کردید که تایید کردند و تا زمانی که کار تدفین به پایان رسید و سنگ لحد را گذاشتیم این بو همچنان به مشام می رسید.

اتفاق دوم این بود که با توجه به زمان دفن امام  (ره) در نیمه خرداد و در اوج گرمای ظهر یک ابری بالای سر ما آمد و مثل یک سایه عمل کرد و این درحالی بود که در نقاط دیگر آسمان ابری دیده نمی شد و همین مساله باعث شد تا در این نقطه دما کاهش پیداکرده و کمک بسیار مهمی به ما بود.

نکته سوم این بود که انجام تدفین امام(ره) من و همه نیروها را به یاد روزهای عملیات در جبهه انداخته بود . در زمان عملیات ها یک انگیزه مضاعفی در نیروها ایجاد می شد که این انگیزه از سوی خود خداست و این حالت و انگیزه را در این جا نیز احساس کردیم و نیروها نیز همین حال را داشتند و در این کار این احساس و انگیزه قوی بسیار مهم بود حتی برخی شخصیت ها قبل از آن می خواستند بیایند اما تا به قبر نزدیک می شدند گریه می کردند و احساسات بر آن ها غلبه می کرد و این نکته مهمی بود که اگر کسی در این موقعیت حساس گریه کند و خود را ول کند به درد این عملیات نمی خورد.

نزدیک 3 دقیقه کار دفن به طول انجامید تا ما دست آقای ناطق و اربابی را گرفتیم و خارج شدند و 2 دقیقه هم طول کشید تا با جرثقیل که آماده شده بود کانتینرها را روی قبر کشیدیم.

این مراسم در مجموع 7 دقیقه به طول انجامید و خدا را شکر به خوبی به پایان رسید؛ شخصیت هایی هم که در جایگاه حضور داشتند از جمله مقام معظم رهبری، آقای هاشمی، آقای موسوی اردبیلی، سید احمد آقا و... دخالت نکردند چون حال مناسبی نداشتند و خوشبختانه همگی در انتها راضی بودند و تشکر کردند.

*نکته جالبی در کار تدفین امام(ره) که شخصا تجربه کرده باشید به یاد دارید؟

نکته جالب این بود که خود من و نیروهایم در این مدت احساسات خود را فراموش کرده بودیم و به عبارتی سنگی شده بودیم ؛چراکه در صورت احساساتی شدن یا گریه کردن این عملیات موفق نمی شد و من به نیروها هشدار داده بودم که کسی حق گریه کردن ندارد. نکته دیگر این بود که اگرچه همه مملکت در دفن امام (ره) حاضر بودند اما بین سپاه و امام (ره) علاقه و رابطه خاصی وجود داشت و تحمل این لحظات از سخت ترین کارها محسوب می شد . اما بعد از پایان کار تدفین همگی در گوشه ای نشستیم و تا شب به عزاداری و گریه پرداختیم.

بعد از حادثه برای پیکر امام (ره) در بار اول پیکر به جماران منتقل شد و در همان چند ساعت این تابوت فلزی تهیه شد و بیت امام (ره) هم با این کار موافقت داشتند و همکاری خوبی انجام دادند.

* آیا این فکر که پیکر امام هم مثل سایر مراجع و شخصیت ها در یک ماشین مخصوص تشییع شود به ذهن نیامد؟

خیر به هیچ وجه. تشییع امام (ره) با هیچ شخصیت دیگری قابل مقایسه نبود چراکه تعداد حضور مردم و سبک ابراز ارادت آن ها بی نظیر بود و مردم همچون موج اقیانوس سر از پا نمی شناختند و فکر می کنم اگر روح ملکوتی امام (ره) کمک نمی کرد مشکلات  ما بیشتر می شد و این جمعیت کنترل نمی شد.

* کنترل امنیتی جمعیت در برابر اقدامات تروریستی چگونه بود؟

کارهایی کردیم اما در حد بضاعتمان مثلا یک رینگ کانتینر گذاشتیم تا جلوی فشار گرفته شود اما تاثیر زیادی نداشت و موج جمعیت بیش از اندازه بود و تنها با توکل به خدا کارها را جلو بردیم و خدا را شکر مشکلی هم در این زمینه ایجاد نشد.

* امنیت محل، پس از دفن هم با شما بود؟

بله حداقل 2 هفته دست ما بود و بعد هم با مقداری تقویت نفرات و تجهیزات به یکی از یگان های ما که تیپ حفاظت از بیت امام(ره) در جماران بود سپردیم که تا کنون هم همان بخش کار حفاظت را برعهده دارد.

در پایان باید باز برآن تاکید کنم این است که مطمئن باشید اگر ید بیضایی خدا و روح امام (ره) و شهدا نبود که به ما کمک کردند، هیچ کس نمی توانست این کار را انجام دهد و ما در برابر فشار میلیون ها نفر ارادتمند امام(ره) توانایی مقاومت نداشتیم و به لطف خدا و امام زمان (عج) راضی هستیم که این افتخار نصیب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.

۰۳
فروردين

اداره‌ کل روابط عمومی وزارت اطلاعات با صدور بیانیه‌ای از کشف و شناسایی پیکر مطهر شهید بزرگوار جمشید دانایی‌فر و انتقال پیکر آن شهید به داخل ایران خبر داد.

متن بیانیه به شرح ذیل است:

بسم رب‌الشهدا و الصدیقین

به آگاهی ملت شریف ایران اسلامی می‌رساند با تلاش شبانه روزی و مستمر اطلاعاتی و عملیاتی سربازان گمنام امام زمان(عج) و دستگیری تنی چند از عوامل دخیل در به شهادت رساندن گروهبان دانایی‌فر، بعد از گذشت یک سال از این جنایت به دست عناصر گروهک تروریستی ضدانقلاب، پیکر مطهر شهید بزرگوار کشف، شناسایی و در تاریخ اول فروردین ۹۴ به داخل کشور بازگردانده شد.

این مصیبت را به امام زمان(عج)، نایب برحقش، خانواده گرامی شهید بزرگوار و مردم شریف جمهوری اسلامی ایران تسلیت می‌گوییم.